تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی
به همت هیئت رزمندگان اسلام و ستاد برگزاری نماز جمعه ی شهرستان شوش ، آئین سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در نهمین شب ماه محرم که منتسب است به ستاره ی ۳۴ ساله آسمان کربلا و بزرگترین یار و یاور حسین(ع) ؛ حضرت ابوالفضل العباس(ع) در مصلی نماز جمعه ی این شهرستان برگزار شد .
به گزارش شوش نیوز ، آیت الله سید محمد امام ؛ امام جمعه ی شهرستان شوش در حالی که در خطبه ی دوم نماز جمعه ی امروز بازنشستگی خود را بعد از 29 سال اعلام نمود و از مردم ولایتمدار و نمازگزاران از این مسئولیت خداحافظی کرد در نهمین شب سوگواری سرور و سالار شهیدان به « میثم تمار» یکی از صحابه ی حضرت امام علی(ع) اشاره کرد و گفت : « کیست میثم؟ او که در عصر سکوت یا علی(ع) گفت و سرش بردار رفت . در مكتب انسان ساز و تربیتكننده امام علی (ع) شخصیتهای بسیار ارزنده و بزرگواری وجود دارند كه هر یك از آنها در طول تاریخ الگوی ارزنده برای جامعه بشری بودهاند. یكی از این شخصیتهای بزرگوار كه علاقه خاصی به علی (ع) داشت و حضرت علی (ع)نیز متقابلاً وی را بسیار دوست میداشت، «میثم تمار» است. حیات پربار و شهادت افتخارآمیز او برای همه انسانهای آزاده و مسلمان درس و سرمشق و الهام است.
وی افزود : از سالهای آغازین زندگی او اطلاعات چندانی در دست نیست محققان نوشتهاند: « وی فرزند یحیی و از سرزمین «نهروان» كه منطقهای میان عراق و ایران است. بعضی او را ایرانی و از مردمان فارس دانستهاند»لقب تمار را از این جهت به میثم دادهاند كه وی در كوفه خرما فروش بود .
آیت الله سید محمد امام به نقل از ابن حجر عسقلانی اظهار داشت : او مینویسد: «میثم برده زنی از بنی اسد بود . علی (ع) او را خریداری كرد و آزاد نمود ولی او به گونه ای دیگر اسیر شد ، اسیر ولای علی و محبت و عشق او .» وى شیفته آن بود که از محضر امیر مؤمنان على (ع) علم و حکمت بیاموزد. از این رو دل و جان خود را دربست در اختیار معارف علوم علوى گذاشت. حضرت (ع) نیز که او را لایق و با استعداد یافت, دانش و حکمت هاى فراوانى به وى آموخت, حتى برخى اسرار را که به هر کس نمى توان گفت و آگاهى از حوادث آینده و بلاها و فتنه هاى زمانه را در اختیار او گذاشت. از این رو میثم تمّار را (صاحب سرّ) امیر المؤمنین مى دانند.
امام جمعه ی شهرستان شوش سپس با اشاره به روایتی تصریح نمود : در روایتی آمده است: پس از آن كه میثم را نزد ابن زیاد آوردند، ابن زیاد به او گفت: تو باید از علی(ع) برائت بجویی و از او بدگویی كنی ... و الا دست و پایت را قطع میكنم و تو را به دار میآویزم میثم گریه سر می دهد. ابن زیاد از علت گریه را می پرسد . میثم می گوید : « از قول و عمل تو گریه نمیكنم بلکه این اشک شوق است چون مولایم شیوه ی مرگم را به من قبلا گفته است . » ابن زیاد پرسید: «مگر مولای تو چه گفته؟ »سپس میثم جریان را نقل كرد، ابن زیاد گفت ؛ «دست و پایت را قطع میكنم. اما زبانت را باقی میگذارم تا دروغ تو و مولایت را آشكار سازم. »سپس دست و پای او را قطع كرد و او را بالای دار برد. میثم در بالای دار رجز خوانی کرد و گفت ؛ «ای مردم هر كسی میخواهد احادیث علی (ع) را بشنود جلو بیاید. مردم جمع شدند. »عمرو بن حریث به عبیدالله بن زیاد گفت: «میترسم او دلهای مردم كوفه را دگرگون كند و آنها بر علیه تو خروج كنند.» عبیدالله دستور داد: «برو زبانش را قطع كن » سپس زبان او را قطع كردند و میثم تمار آن گونه که امیرالمؤمنین حضرت امام علی (ع) فرموده بود به شهادت رسید .
میثم در سال آخر عمرش به مكّه مشرف شد و در مدینه خدمت «اُمّ سلمه همسر رسول اللّه (ص) رسید و گفت و گویى میان ایشان صورت گرفت. وقتى او به كوفه برگشت و دست گیر و زندانى شد، به مختار ثقفى كه او نیز در زندان بود، این گونه مى گوید : « إنّك ستفلت وتخرج ثائراً بدم الحسین فتقتل هذا الّذی یرید أن یقتلك /// تو به زودى آزاد خواهى شد و از مرگ نجات مى یابى و انتقام خون امام حسین (ع) را از كسانى كه قصد جان تو را كرده اند خواهى گرفت.»
وی افزود : صفا و صمیمیتی که میان امام علی(ع) و میثم بود و میزان رابطه ی مودت آمیزشان را از انس و الفت این دو نسبت بههم میتوان شناخت . امام علی(ع) ، حتی به مغازه خرمافروشی میثم میرفت و در آن جا با او صحبت میکرد و قرآن و معارف دین را به او میآموخت .میثم یکی از فقیهترین و عالمترین اصحاب حضرت امام علی(ع) میباشد. او « علم تفسیر قرآن ، علم غیب و علم حدیث» را در مکتب علی(ع) فرا گرفت و در زمینههای مختلف از جمله « علم تفسیر و تأویل قرآن ـ راوی حدیث و مناقب ـ روشن بینی و علم غیب ـ خطابه و سخنورى و ... » به جهان اسلام خدماتی ارائه نمود.
امام جمعه ی شهرستان شوش سپس به دیدگاه علی(ع) و ائمه نسبت به میثم تمار اشاره کرد و گفت :جایگاه والای میثم را در چشم ائمه از سخنان آنان نسبت به وی و نیز از برخوردشان با او در صحنه عمل، میتوان دریافت . صفا و صمیمیتی که میان علی(ع) و میثم بود و میزان رابطه مودت آمیزشان را از انس و الفت این دو نسبت بههم میتوان شناخت . حضرت ، حتی به مغازه خرمافروشی میثم میرفت و در آن جا با او صحبت میکرد و قرآن و معارف دین را به او میآموخت. علاوه براین ، نزدیکی معنوی میثم با امام علی(ع) را در لحظهها و موقعیت های دیگر هم میتوان دید ، از جمله این که میثم ، پابهپای افراد زبدهای چون « کمیل » در مواقف نیایش و عبادت مولا حضور مییافت و انیس شبهای عرفانی آن حضرت و راز و نیازهای امام با پروردگار بود . میثم تمار شهادت خود و شهادت حبیب بن مظاهر را پیش گویی کرده بود و وقتی معاویه مرد میثم خبرش را در کوفه منتشر کرد .
آیت الله سید محمد امام افزود : میثم بنا به نقلی ده /10 روز قبل از آمدن امام حسین (ع) به عراق بوده است . مدتى پیكر پاك و مطهر میثم پس از شهادتش بر سر داربود. ابن زیاد براى اهانت بیشتر به میثم اجازه نداد كه بدن مقدس او را فرود آورده و به خاك بسپارند; به علاوه مىخواست با استمرار این صحنه، زهر چشم بیشترى از مردم بگیرد و به آنان بفهماند كه سزاى مدافعان و پیروانعلى(ع) چنین است، ولى غافل از آن بود كه «شهید، حتى پس از شهادتش هم، راه نشان مىدهد، الهام مى بخشد، امید مىآفریند و مایه ترس و تزلزل حكومت هاى جور و ستم است.»
وی در ادامه به ویژه گی هر شهید اشاره کرد و گفت : از حبیب ابن مظاهر به عنوان مسن ترین شهید کربلا که یکی از صحابه ی پیامبر اکرم(ص) بود تا حضرت علی اصغر طفل شش ماهه ی حضرت امام حسین (ع) هر یک برای خود یک ویژه گی هایی داشتند و حضرت علی اصغر (ع) که کوچکترین شهید کربلا بود ؛ ویژگی های مختلفی از آن حضرت گفته شده از جمله : 1 ) ـ در توصيف او آمده است:«اَشبَهُ النّاسِ بِرَسُولِ اللهِ(ص) .» 2 ) ـ حضرت امام حسین (ع) از ميان جسدهاى شهدا، تنها جسد على اصغر را دفن كرد.3 ) ـ امام حسین (ع) بدن على اصغر را با خون گلويش رنگين كرد و آنگاه او را دفن نمود. 4 ) ـ على اصغر تنها شهيدى است كه روى دست پدر جان داد. نوشته اند كه در لحظه جان دادنش منادى از آسمان ندا داد:«دَعْهُ يا حُسَين فَإِنَّ لَهُ مُرْضِعاً فِي الْجَنَّةِ /// او را به خدا بسپار; زيرا در بهشت شيردهنده اى براى اوست.» 5 ) ـ امام حسین(ع) خون او را به آسمان پاشيد و قطره اى از آن به زمين نيامد. 6 ) ـ در باره ی اثر تير حرمله و اصابت آن به حلقوم حضرت علی اصغر(ع) ، آمده است: «فَذَبَحَهُ» يعنى تير گلويش را «بريد»، در حالى كه تير در محل اصابت سوراخ ايجاد مى كند. به نظر مى رسدكه نوك تير را پهن ساخته بودند و به همين علت گلوى او را بريده است.
7 ) ـ حضرت على اصغر(ع) مصداق كامل و بارز مظلوميت بود; چراكه او طفل بود و نمى توانست بر ضد سپاه دشمن كارى انجام دهد. 8 ) ـ پس از شهادت او امام حسین (ع) سر به آسمان كرد و فرمود: «وَانْتَقِمْ لَنا مِنَ الظّالِمِينَ /// خداي ! انتقام ما را از جفاكاران بستان !» 9 ) ـ شهادت مظلومانه او، يكى از حوادث كم نظير و فراموش نشدنى تاريخ است . 10 ) ـ تنها جنازه اى را كه امام حسين (عليه السلام) تشييع كرد و از ميدان تا كنار خيمه ها آورد، على اصغر بود.
آیت الله سید محمد امام در پایان سخنان خود روضه ی حضرت علی اصغر را قرائت نمود و در ادامه مصطفی میردورقی مداح اهل بیت(ع) با ذکر مصیبت و نوحه سرایی عاشقان امام حسین(ع) را در غم و اندوه فرو برد .
شایان ذکر است دکتر حمید بنی تمیم مدیرکل دفتر توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان در نهمین شب تاسوعای حسینی در سوگواری مصلی نماز جمعه ی شهرستان شوش حضور داشت .