تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی
عکس ـ اسماعیل زرگوش
ساعت 20:30 سه شنبه 30 بهمن ماه 1397 به همت مجمع اهل بیت ؛ ششمین طرح آیه های صبر در منزل پاسدار جانباز « میرعباس خیرآبادی » برگزار شد .
به گزارش شوش نیوز ؛ سرهنگ بازنشسته ی پاسدار علی ظهیری سخنان خود را با اشاره به طولانی شدن عمر به خاطر صله ی رحم اشاره کرد و گفت : پیر مردی نزد پیامبر (ص) رفت و گفت : من می خواهم ازدواج کنم ؛ پیامبر در جواب فرمود : « شما سه روز دیگر در این دنیا نیستی پس چرا می خواهی ازدواج کنی ؟» آن پیرمرد وقتی شنید سه روز از عمرش بیشتر باقی نمانده ؛ عزم خود را جزم کرد که در این سه روز باقیمانده از عمرش به نزد یکی از اقوامش برود که مدتی است او را ندیده است .
وی افزود : پیرمرد به راه افتاد ، یک روز در راه رفتن بود تا این که به مقصد رسید ، یک شبانه روز نزد آن دوستش ماند و خیلی او از دیدن این پیرمرد خوشحال شد ، روز سوم به طرف خانه ی خود حرکت کرد ، ولی خبری از مرگ او نشد ، همین طور روزها سپری می شد تا این که روز هفتم را هم پشت سر گذاشت .
ظهیری در تکمیل این بخش از سخنان خود افزود : پیرمرد دوباره نزد پیامبر(ص) رفت و از ایشان پرسید : یک هفته ی پیش نزد شما آمدم که به من فرمودی سه روز از عمرت بیشتر باقی نمانده اما اکنون یک هفته است که دارم زندگی می کنم . پیامبر از او پرسید « در آن سه روز که گفتم چه کارهایی انجام داده ای ؟ » پیرمرد رفتن نزد دوستش را شرح داد . پیامبر(ص) فرمود : « چون صله ی رحم را به جا آورده ای خداوند مدت زمان بیشتری به عمر شما افزوده است . » پس نتیجه می گیریم سرکشی به جانبازان یا خانواده های معظم شهدا تحت عنوان « آیه های صبر و یا شهد صلوات » در واقع صله ی رحمی است که شما بزرگواران انجام می دهید .
سرهنگ علی ظهیری در ادامه به معرفی سرهنگ پاسدار و جانباز 45 درصد میرعباس خیرآبادی پرداخت و خاطر نشان نمود : میرعباس خیرآبادی در تاریخ 7 دیماه 1343 در روستای خیرآباد از توابع بخش مرکزی شهرستان شوش دیده به جهان گشود و چون ما همسایه بودیم وقتی که مادرش مرا می دید با گویش لری می گفت « علی تو هم همانند پسر بزرگم عزیزی »؛ میرعباس از همان کودکی قد کوتاهی داشت ؛ وقتی هم به سن نوجوانی رسید باز کوتاه قد بود ، وقتی که به سال 1360 رسیدیم میرعباس وارد بسیج شد ، آن موقع من فرمانده سپاه بودم و سید حسن تفاخ معاون من بود ؛ میرعباس آمد که برای رفتن به جبهه ثبت نام کند اما وقتی ما دیدیم که قد ایشان خیلی کوتاه است با اعزام ایشان مخالفت کردیم ؛ لذا ایشان به اندیمشک رفت و از طریق تیپ 7 حضرت ولیعصر(عج) سابق که امروز به تیپ 3 حضرت مهدی(عج) معروف است همراه با گردان شهدای اندیمشک برای عملیات فتح المبین ؛ سر از جبهه ی شوش درآورد .اما در آنجا هم وقتی می خواست به خط مقدم برود باز به همین دلیل کوتاهی قد جلوی او را گرفتند و در پشتیبانی جنگ در خط های دوم و سوم از وجود ایشان استفاده شد .
این روایتگر هشت سال دفاع مقدس سپس از اعزام میرعباس خیرآبادی به عملیات بیت المقدس و دو بار مجروح شدن ایشان سخن به میان آورد و تصریح نمود : از تاریخ 10 اردیبهشت الی 3 خردادماه در عملیات بیت المقدس شرکت کرد و ابتدا در مرحله ی دوم این عملیات در گمرک خرمشهر هم مجروح گردید و هم دچار موج گرفتگی شد و بار دوم در موقعیتی که عملیات گره خورده بود و همه ی نیروها قصد عقب نشینی داشتند ، اما وقتی که حضرت امام خمینی(ره) فرمود : خداوند خرمشهر را آزاد می کند» واقعا یک معجزه شد که نیروهای تا دندان مسلح عراق در مقابل ما کم آوردند ؛ در همین موقع که میرعباس خیرآبادی سوار نفربرهای ارتشی شده بود دوباره از ناحیه ی « بازو ، پا و گوش چپ» مجروح شد و به فاصله ی زمانی چند ساعت دو بار مجروح شدن را کمتر کسی از رزمندگان تجربه کرده است .
سرهنگ پاسدار علی ظهیری در ادامه به مسئولیت های میرعباس خیرآبادی در سپاه اشاره کرد و خاطرنشان نمود : در سال 1362 به خاطر این که یک فرد مخلص و متدین بود و به انقلاب ، نظام و سپاه حساسیت خاصی داشت لذا پس از طی نمودن مراحل گزینش رسما پاسدار شد و قصد داشت که در عملیات والفجر مقدماتی شرکت کند که باز به خاطر کوتاهی قد او را اعزام نکردند و این شد که برگشت و برای مداوا یک عمل جراحی نا موفق را انجام داد در سال 1365 شخصا مسئول گزینش شد . در سال 1366 به عنوان مسئول پرسنلی سپاه منصوب شد و در این راستا باید به این نکته اشاره کنم که در سپاه شوش « سبحانی و خیرآبادی» بیشترین سابقه ی حضور در پرسنلی سپاه را داشتند .
وی افزود : در سال 1368 مسئول آموزش نظامی سپاه شوش و بالاخره در سال های 1374 و 1384 به عنوان مسئول اطلاعات سپاه معرفی گردید و سرانجام با رتبه ی 18 و با درجه ی سرهنگی از سپاه بازنشسته شد .
در ادامه تخت روان یکی از رزمندگان و از مالکان اسب در منطقه ی خوزستان توجه به امام زمان(عج) را توصیه نمود و در این راستا اظهار داشت : این همه می گوییم مهدی بیا مهدی بیا آیا آمادگی آن را داریم اگر روزی آمد بدانیم چه باید بکنیم ؟ آیا الان می دانیم وقتی امام زمان(عج) بخواهد بیاید قصد دارد عدالت را در کل دنیا حکم فرما نماید ؛ آیا ما لیاقت آن را داریم که از سربازانش باشیم و یا ما را هم از لب تیغ خود می گذراند؟ تا چه اندازه ای ما امام شناسی را در دستور کار خود قرار داده ایم .
در ادامه میرعباس خیرآبادی که هم قاری قرآن است و هم اشعاری به سبک « رباعی ـ مثنوی و غزل» سروده است پس از خوانش دو رباعی و یک غزل با ممعنا ؛ سخنان خود را در یک جمله خلاصه کرد و گفت : این همه تعریفی که حاج علی ظهیری از من داشت ، نیستم فقط حضور شما باعث شد که هم روحیه ام تازه شود و هم خاطرات گذشته برایم زنده شوند و از همه مهمتر حضور شما بهترین و با ارزش ترین خاطره ی زندگی ام در سال 1397 می باشد .
شایان ذکر است در پایان سرهنگ پاسدار علی ظهیری گفت : این طرح آیه های صبر قرار است به صورت ماهانه در خانه ی رزمندگان برگزار شود و تاکنون به گام ششم خود رسیده است ولی ما یک قولی هم به عباس کرم الهی داده ایم که رزمندگان عملیات 8 مهر 1359 را دور هم جمع کنیم تا ایشان با جمع آوری خاطرات این رزمندگان نمایشنامه ای را برای روز مقاومت و پایداری شوش به رشته ی تحریر در آورد و لذا یک بار دیگر قول می دهم در اولین فرصت به اتفاق سرهنگ پاسدارعلی احمدی رزمندگان این عملیات را دور هم جمع کنیم .
از دیگر برنامه های ششمین طرح آیه های صبر می توان به «ذکر مصیبت مداح اهل بیت علی بیاتی در وصف ام المبین مادر چهار شهید کربلا و اهدا لوح تقدیر از طرف مجمع اهل بیت به دست جانباز 70 درصد حاج ابراهیم سرویاس به پاسدار جانباز میرعباس خیرآبادی » اشاره کرد .